تولد وبلاگ مون مبارک🌼😄
سلام به همه بی معرفت ها 😏!!
و البته با معرفت ها😄 !!
چهار سال پیش بود که جوونکی بودم بچه تر از الان و هیچی از وبلاگ و وبلاگ نویسی نمیدونستم ( البته میدونستم وبلاگ چیه ها؛ ولی خب اینکه بخوام وبلاگ بسازم رو بلد نبودم )
ولی خب با دیدن بعضی وبلاگ ها مثل « طوفانی » و « جملک » که احتمالا بیشتری ها بشناسنش دلم میخواست منم یه وبلاگی داشته باشم😜
و خب از شانس خوبم بود که دوستی مثل « مت » داشتم.😘😄
خلاصه بعد از صحبت با مت و یه کوچولو خواهش؛ بابت یاد دادن و...قرار شد یه وبلاگ بسازیم😂
از اونجایی که من بیشتر تو فضای طنز بودم و امثال جملک رو دیده بودم دوست داشتم وبلاگم دارای مطالب خنده دار باشه که خب حاصلش شد «جوکستان »
ولی خب یه نکته خیلی مهم بود
اینکه هدف ما فقط خنده نبود بلکه میخواستیم کنارش بعضی مطالب مفید هم بذاریم و اینکه ما قرار نبود مطالب ناجور بذاریم و مهم تر اینکه نمیخواستیم کسی رو هم مسخره کنیم
پس شعار وبلاگ شد « با هم بخندیم؛ به هم نخندیم »
و این مورد فکر میکنم خییییییییییلیییییییییییی خوب بود؛ چون تو بعضی وبلاگ ها دیده میشه اقوام ایرانی رو مسخره میکنن و....
من شدم «پت» ؛ مت هم شد «مت»!
قرار شد طراحی وبلاگ و کمی تا قسمتی مطلب گذاشتن با مت باشه
جواب دادن نظرات و گذاشتن بخش زیاد مطالب با من.
اوایل خیلی خیلی لذت بخش بود (حتی اگه مجبور باشی روزی یکبار بری کافی نت چون گوشی نوکیایِ سیمبینِ ت قادر به رفتن به پنل شخصی نباشه!)
و اینکه وقتی میومدی و میدیدی کسی نظر گذاشته یا لایک کرده چقدررررررر می چسبید!😂😄
اینکه دوست های خیلی خوبی پیدا کرده باشی 😘😄🙏
دوست هایی که هر روز برات نظر بذارن و حالت رو بپرسن ( نه دوست هایی که بعد از دو ماه نبودن هییییییچ سراغی ازت نگیرن !!! )
اینکه بری وبلاگ هاشون و نظرات بقیه رو بخونی و بخندی و......
اینکه ایام عزاداری وبلاگ رو سیاه پوش کنی و بگردی دنبال مطالب مناسبتی.
آره خلاصه اون یک سال و نیم دو سال اول خیلی فوق العاده بود
اما کم کم اوضاع بد شد 😭😐
اون دوست های خوب یکی یکی خداحافظی میکردن و بجاش دوستایی میومدن که تنها هدفشون این بود که دنبال کننده هاشون زیاد بشه!!! 😠😏😐( البته یه عده کم هم بودن و هستن که برای خودمون میان )
مت هم حضورش کمرنگ شد و ..... بی رنگ شد!!
این اواسط با بعضی ها آشنا شدم که ای کاش نشده بودم!! اتفاق های جالبی نبود!!
دیگه هیچ حس و حالی نبود! دیگه مثل قبل نظرات باحال نبود! دیگه بگو مگو های خنده دار و باحال نبود! اگه براش نظر میذاشتی نظر میذاشت وگرنه نظر نمیذاشت! و حالی ازت نمی پرسید
جک ها و مطالب بخاطر وجود گروه های تلگرامی جدید و جذاب نبود
تا اینکه شد سال آخر
دیگه هیچ حوصله ای نبود! 10 تا مطلب تو چهار پنج ماه!!!
خلاصه اینکه این روز ها « بیان » اصصصصصصصصصصصصصصصلا کیف نمیده!
ولی خب هنوز میشه یه روزنه امید پیدا کرد
روزنه امیدی که دوست های جدید بیاره
مطالب جدید بیاره و...
تو این چهار سال اگه حرفی زدیم؛ نظری گذاشتیم؛ مطلبی گذاشتیم که به کسی برخورده یا ناراحت شده حلالم مون کنه!
ما که بخشیدیم بقیه رو ؛ امیدوارم اونام ببخشن
خدا رو چه دیدی
شاید دوباره پتی سرشار از روحیه اومد.💪😜✋
و در آخر؛ درخواست همیشگی
یه کلیک رو اون صلوات شمار بزنید
ممنون
- ۹۶/۰۲/۱۴
- ۶۱۵ نمایش